گاهی هوای دیدن من را بهانه کن

تامن بیاو روز مرا شاعرانه کن

فکردلت کجاست که انگار بی منی؟

تنهاسکوت میکنی،لبخند می زنی!

زل میزنی به خاطره هایی که خیس نیست

قدنگاه من به نگاهت حریص نیست!

من لمس می کنم تو پریشان و درهمی

کمرنگ تر زخوابی و رویای مبهمی...

آشوب می شوم ،همه فکروخیال من

حجم تمام دلهره های تو،مال من

دلشوره کم کن وبسپارش به دست من

ای روح و جان من ،ای هرچه هست من

من تشنه ی نوازش و آرامش توام

محتاج یک بغل ،پرازخواهش توام

ناگفته مانده قصه ی چشمان سبز تو

خوبی و مهربانی بی حد ومرز تو

پاسوز خاطرات شکسته نمی شوم

از مبتلا شدن به تو خسته نمی شوم!

می مانم و به زندگیت رنگ میزنم

سهم نگاه من تویی وسهم تو منم

من بانوای ساز تو دل کوک می شوم

بی تو به عشق و معجزه مشکوک می شوم!

از خط چشم من نفسی دورتر نرو

نزدیک بادل توام ولحظه های تو

یک قاصدک به نیت یادم روانه کن

گاهی هوای دیدن من را بهانه کن...

"مژده نادری"

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |